مهاجرت یکی از مباحث جمعیت شناسی است که همانند عوامل حیاتی موجب تغییر جمعیت یک منطقه می شود. تروو (1997)‘ مهاجرت را تغییر محل سکونت دانسته و به طور ساده آن را حرکت از یک محل به محل دیگر تعریف کرده است. در کشور ما علاوه بر مشکلات ناشی از مهاجرت فرستی که طی سال های اخیر روندی افزایشی پیدا کرده است با مشکل گرایش متخصصان و نیروهای تحصیل کرده به مهاجرت به شهرهای بزرگ نیز مواجه بوده ایم.
توجه به مناطق محروم و برنامه ریزی جدی برای محرومیت زدایی‘ با پیروزی انقلاب اسلامی در حد نسبتاً چشم گیری مطمح نظر بوده است. تلاش برای رفع مشکلات مربوط به زیرساخت های توسعه‘ لحاظ کردن سهمیه مناطق در کنکور سراسری‘ ایجاد مراکز شبانه روزی در مناطق روستایی‘ اولویت دادن به استخدام نیروهای بومی‘ اعمال سیاست های تشویقی از سوی دولت برای شاغلان در مناطق محروم‘ اختصاص اعتبارات خاص محرومیت زدایی اعمال گردید. علی رغم تمام این تدابیر شواهد متعددی حاکی از آن است که مناطق محروم هم چنان از کمبود نیروهای متخصص رنج برده و علاوه بر آنکه جذب نیروهای متخصصی برای این مناطق با دشواری همراه بوده است‘ امکان نگهداشت نیروهای متخصص موجود نیز رو به تقلیل رفته است. ر.ک. (حیدری‘ 1378؛ زندی‘1377). این تحقیق با هدف شناسایی عواملی که امکان نگه داشت نیروهای انسانی متخصص را در مناطق محروم افزایش دهد‘ اجرا شد. تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون کای اسکوایر و رگرسیون لجستیک نشان داد: نیروهای متخصص بومی و غیربومی تقریباً به طور یکسان متقاضی انتقال از مناطق محروم بوده اند و این بدان معناست که سیاست تربیت نیروهای بومی به عنوان متخصص‘ نتوانسته است منجر به نگه داشت نیروهای متخصص در مناطق محروم شود. هم چنین دیگر یافته ها نشان داد متغیرهایی چون رضایتمندی شغلی‘ نوع استخدام‘ نوع منزل مسکونی و سن در میزان تمایل به انتقال از مناطق محروم مؤثر بوده اند.