نگاهی بر رویکرد تفسیری کلیفورد گیرتز با تأکید بر تفسیر او از پدیده دینی

نویسنده

-

چکیده

سهم نظری کلیفورد گیرتز در شکل دادن به انسان‌شناسی جدید بسیار فراتر از انسان‌شناسی امریکا و از حوزة خاص او یعنی انسان‌شناسی تفسیری و تحلیل فرهنگ‌های گروهی از جوامع آسیای شرقی و شمال آفریقا بسیار فراتر می‌رود. گیرتز، نوآوری‌های خاصی را در روش‌شناسی انسان‌شناسی به وجود آورد و در عین حال از خلال آثار خود توانست نشان دهد که چگونه می‌توان رویکردی اتیک را با مشاهدة مشارکتی در جامعه‌ای بیگانه با پژوهشگر سازش داد. از این لحاظ شاید بتوان کار گیرتز را در تداومی منطقی (اما از جنسی کاملاً متفاوت) با کار برونیسلاو مالینوفسکی به حساب آورد. به همین دلیل نیز باید تأکید داشت که آثار کلیفورد گیرتز در کنار آثار پیر بوردیو در طول دو دهة اخیر بیشترین استنادها را در نزد انسان‌شناسان سراسر جهان برانگیخته ‌‌است. در مقاله کنونی تلاش شده است که سهم نظری گیرتز در انسان‌شناسی تشریح شده و در این میان بر یکی از دیدگاه‌های اساسی او، یعنی دیدگاه او نسبت به پدیدة دین تأکید شود. این دیدگاه به شدت تحت تأثیر فیلسوفانی چون ویتگنشتاین قرار دارد، اما گیرتز برای ارائة تحلیل خود از مدلی نظری استفاده می‌کند که می‌تواند در بسیاری از زمینه‌های دیگر فرهنگی نیز راهگشا باشد.

کلیدواژه‌ها