گسترش دامنه و پیچیدگی ابعاد و اجزای حوزه های مختلف علم‘ فعالیتهای مشترک اندیشمندان و پژوهشگران و نیاز به تجمع مهارتها و تخصصهای متنوع برای پاسخگویی به سؤالهای روزافزون‘ کاوش درباره مسائل جدید را اجتناب ناپذیر ساخته و هم اندیشی‘ هم پژوهی‘ هم نویسی و هم آفرینی را ویژگی مهم و شاخص جامعه علمی کرده است. اعتقاد نظری و التزام عملی به تفوق عقلانیت و تعمیم مسؤولیت به مقبولیت آداب و هنجارهای علمی چون کلیت گرایی‘ مالکیت جمعی‘ بی طرفی و نقادی و شکوفایی استعدادهای همیارانه در ساحت ارجمند علم می انجامد. هم اندیشی‘ هم پژوهی و هم نویسی اندیشمندان و پژوهشگران به هم آفرینی منتهی و تولید جمعی‘ ادب و اقتضای فرآیندهای بالنده معرفتی می شود. نبود چنین وضعیتی اسباب دغدغه فکری و نگرانی هوشیارانی خواهد شد که رشد و توسعه علم و معرفت را دلیل پیش افتادگی برخی جوامع و علت واماندگی کثیری دیگر می دانند.
پرسشی که غالباً در این گونه مواقع مطرح می شود‘ این است که اگر رشد و توسعه دانش به رشد و توسعه پژوهش وابسته است و اگر چنین توسعه ای به همیاری‘ هم پژوهی و هم گرایی اندیشمندان و پژوهشگران نیاز دارد‘ چرا این همه واگرایی؟ همین سؤال‘ پژوهشی را موجب شده که در این مقاله سعی کرده ایم پاسخی مناسب برای آن بیابیم.