دانشیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و استاد مدعو مرکز مطالعات دربارة دمکراسی، دانشگاه وست مینستر
چکیده
کارل پوپر، فیلسوف اتریشی الاصل مقیم انگلیس، آنچه را که با عنوان "منطق موقعیت" یا "تحلیل موقعیت" معرفی کرده به منزله یک ابزار روششناسانه (متدولوژیک) برای علوم اجتماعی و انسانی در نظر گرفته است. در مقاله ذیل، ضمن معرفی نقادانه رهیافت پوپر و اشاره به کاستیهای احتمالی آن، کوشش میشود تا قرائت سازگاری از مدل "منطق موقعیت یا تحلیل موقعیت"، به عنوان یک مدل تبیینکننده و مناسب برای فهم متأملانه در حوزة علوم اجتماعی و انسانی، ارائه شود. تاکید این مدل بر مفاهیمی همچون موقعیت و شرایط، نهادها و برساختههای اجتماعی، حیث التفاتی ، کنش و عمل، عقلانیت، معنا، و نقش ظرف و زمینه در فهم امور، رویدادها و متون است. به اعتبار نقشی که مدل "تحلیل موقعیت یا منطق موقعیت" در وحدتبخشی میان رهیافتهای تبیینکننده مختلف، از جمله مدلهای علّی، مدلهای متکی به تعمیمهای قانونـ مانند، تبیینهای متکی به نقش شخصیت، و تفسیرهای متکی به متن (هرمنیوتیک) بازی میکند، مدلی فراگیر و کارآمد است که در قیاس با برخی از مدلهایی که در حوزه علوم اجتماعی و انسانی مورد استفاده قرار میگیرد از این مزیت اضافی نیز برخوردار است که یافتهها و دعاویاش عینی و نقدپذیر و متعلق به حیطه عمومی هستند.