دانشکده علوم اجتماعینامه علوم اجتماعی-161620001221-بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی در طول سه نسل خانواده تهرانی:
با تأکید بر مقایسه مراسم‘ آداب و کارکردهای حمایتی15078FAتقی آزادارمکیJournal Article19700101در این مقاله تأثیر تحولات فرهنگی اجتماعی بر ساختار درونی خانواده تهرانی‘ در صول سه نسل‘ بررسی می شود. این تحولات در پی مقتضیات دوران مدرن پدید آمده است.
در این تحقیق مسأله اصلی این است که‘ "آیا با وجود تحولات رو به گسترش و همه جانبه در جامعه‘ خانواده و شبکه های پیرامون آن توانسته است با بازتولید ارزشهای حاکم بر خود موجودیتش را در طول سه نسل تداوم بخشد یا خیر؟
برای دستیابی به این هدف طرح تحقیقی برای شهر تهران فراهم و برای اجرای آن از روش مطالعه اسنادی و منابع و روش پیمایشی‘ با بهره گیری از تکنیک تکمیل پرسشنامه همراه با مصاحبه و با مراجعه به پاسخگویان‘ استفاده شد.
یافته های تحقیق نشان می دهد که خانواده در اجرای آداب و رسوم ازدواج توانسته است کارکردهای خود را حفظ کند و تداوم بخشد و به نسلهای بعد منتقل نماید. همچنین نقش حمایتی خود را به اعضایش‘ با وجود تغییرات‘ از دست ندهد. از طرف دیگر‘ با وجود پایایی کارکردهای آداب و رسوم ازدواج و تشدید در اجرای مراسم برخی از سنتها و ارزشهای حاکم بر خانواده‘ شبکه خویشاوندی تحت تأثیر تحولات فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته و در نگرش به بعضی از آنها تغییرات مشاهده شده است.https://jnoe.ut.ac.ir/article_15078_ded92889d6c0934361d7947ad3e38aa5.pdfدانشکده علوم اجتماعینامه علوم اجتماعی-161620001221-فقدان تناسب در ابعاد پایگاه اجتماعی و پیامدهای روانی و اجتماعی آن15079FAمسعودچلبیمنصوره اعظمآزادهJournal Article19700101The sociological studies concerning social stratifications have been concerned less regarding the status inconsistency and its sociopsychological consequences. The researches which have emphasized on this phenomenon have often hypothesized the linear relation between the status inconsistency and its sociopsychological
consequences only. Therefore, this study hypothesizes the relation between the above - mentioned two variables as a quadratic hyperbola. It considers a variety of sociopsychological consequences for different part of the status inconsistency range.
The methodology of this research has been social survey, with 705 samples out of the Tehrani residents. The research findings have confirmed the hypothesis of the non - linearity (being quadratic hyperbola) of the above - mentioned two variables.مطالعات جامعه شناختی در زمینه قشربندی اجتماعی کمتر به پدیده ناسازگاری پایگاهی (فقدان تناسب درابعاد پایگاه اجتماعی) و تبعات روانی – اجتماعی آن توجه کرده است. پژوهشگرانی که این پدیده را مورد توجه قرار داده اند‘ اغلب‘ بین ناسازگاری و پایگاهی و پیامدهای روانی – اجتماعی آن‘ رابطه خطی را در نظر داشته اند. در این مقاله رابطه بین دو متغییر مزبور را سهمی درجه دو می پنداریم و برای قسمتهای مختلف دامنه ناسازگاری پایگاهی آثار روانی – اجتماعی گوناگون را قائل می شویم. روش این تحقیق به شیوه پیمایش اجتماعی است که با حجمی برابر 705 نمونه برای خانواده های ساکن در شهر تهران صورت گرفته است. یافته های این مطالعه فرضیه غیرخطی بودن (سهمی درجه دو) دو متغیر مذکور را تآیید می کند.https://jnoe.ut.ac.ir/article_15079_18b2735ad7884101168b9586d89bd8ba.pdfدانشکده علوم اجتماعینامه علوم اجتماعی-161620001221-نقش انجمنها در انقلاب مشروطیت15080FAدکتر فاروقخارابیJournal Article19700101After the formal announcement of "Mashrooteh", several societies under the title of "the official and the non - official ones" , first in Tabriz and then in most cities and certain villages, were established. The Iranian people welcomed these societies very much. Hence, they played
a significant role in the social and political affairs of Iran during the. early issues' and events of the first two years of "Mashrooteh Movement". Before the formal announcement of "Mashrooteh", the
Iranian people had no social and political rights. They were considered as the Persian kings' slaves only. Thus, through their participating in these societies, they experienced social, political, collective, organized,..., activities for the first time.پس از اعلان مشروطیت ابتدا در شهر تبریز و سپس در اغلب شهرها (و نیز پاره ای از مناطق روستایی) انجمنهایی به نام انجمنهای رسمی و غیررسمی (آزاد) تأسیس شد.
انجمنهای مزبور با اقبال بی سابقه مردم مواجه شده و در حوادث و جریانات دو سال نخستین عصر مشروطه نقش چشمگیری در حیات سیاسی و اجتماعی کشور ایفا کرد. مردم ایران که تا قبل از اعلان مشروطه فاقد حقوق سیاسی و اجتماعی بودند و رعایای سلطان مستبد بشمار می رفتند‘ با فعالیت در چهارچوب انجمنها و در حول و حوش آنها نخستین تجربه های خود را در زمینه مشارکت سیاسی و فعالیت سازمان یافته دستجمعی کسب کردند.https://jnoe.ut.ac.ir/article_15080_4684005a36cbbc0e92cfd37cb79e9eff.pdfدانشکده علوم اجتماعینامه علوم اجتماعی-161620001221-سنجش درجه توسعه یافتگی فرهنگی استانهای ایران15081FAدکتر کرامت اللهزیاریJournal Article19700101In this research, the development degree of the selection of cultural developing in the provinces of Iran, in regard to 23 cultural indicies, has been examined. The results of this research explain that Tehran Province has a high level development among the other provinces in Iran. Therefore, it is not homogeneous in regard to the other provinces.
The provinces, such as Tehran, Semnan, Yazd, Esfahan, Mazandaran, East Azarbaijan, and Gilan are in the group of the cultural prosperity.
While Khorasan, Zanjan, Chaharmahal - va - Bakhtiari, Ardabil, Markazi, Fars, Ramadan, and West Azarbaijan are in the group of the semi - prosperity of cultural development and the Kohkilooyeh, Khoozestan, Booshehr,Hormozgan, Kordestan, Kermanshah, Lorestan,
Ham and Sistan - va - Baloochestan are deprived of the cultural level.
The important factors in the cultural imbalances of the provinces have been the unequal opportunities of resources, the centralized systems of planning, the use of core - periphery model. The optimized
allocation of cultural resources from the lowest provinces in the systems of development hierarchy and also creating the equal opportunities of resources, as two strategies in the cultural development, are suggested.در این مقاله درجه توسعه یافتگی فرهنگ در استانهای ایران با توجه به 23 شاخص انتخابی فرهنگی اندازه گیری شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که استان تهران در میان استانهای کشور‘ به دلیل شدت توسعه یافتگی فرهنگی‘ نسبت به سایر استانها ناهمگن است. استانهای تهران‘ سمنان‘ یزد‘ کرمان‘ اصفهان‘ مازنداران‘ آذربایجان شرقی‘ گیلان در گروه دارای امکانات فرهنگی و استانهای خراسان‘ زنجان‘ چهارمحال و بختیاری‘ اردبیل‘ مرکزی‘ فارس‘ همدان و آذربایجان غربی در گروه استانهای نیمه برخوردار فرهنگی و استانهای کهگیلویه و بویراحمد‘ خوزستان‘ بوشهر‘ هرمزگان‘ کردستان‘ کرمانشهاه‘ لرستان‘ ایلام و سیستان بلوچستان جزو استانهای محروم از امکانات فرهنگی قرار دارند. از عوامل مؤثر در نابرابریهای فرهنگی استانها‘ نبود فرصتهای برابر در منابع‘ وجود نظام برنامه ریزی مرکزگرا و بهره گیری از الگوی توسعه ‹‹مرکز – پیرامون›› بوده است. تخصیص بهینه منابع فرهنگی از پایین ترین استانها در نظام سلسله مراتب توسعه و سپس ارائه در فرصتهای برابر منابع به عنوان دو راهبرد اساسی توسعه فرهنگی توصیه می شود.https://jnoe.ut.ac.ir/article_15081_e3da1842116d7d79fe186206cb9a8ba4.pdfدانشکده علوم اجتماعینامه علوم اجتماعی-161620001221-ارزیابی "روش فرزندان خود" برای برآورد باروری در ایران با استفاده از داده های سرشماری 1365 و 137515082FAدکتر محمدجلال عباسیشوازیJournal Article19700101The own-children method is one of the indirect techniques of fertility estimation that can be used to estimate fertility measures for the years previous to the census. This method has been widely used in different countries and has produced reliabld results. Using the
own-children method for the first time in Iran, this study has estimated age-specific fertility rates and total fertility rates for single years during 1972 and 1996. In this paper, first, the application of the method to the
Iranian censuses is explained. Then, possible errors for using the data necessary for this method in census files are discussed. Finally, using the own-children data from the 1986 and 1996 censuses, fertility trends and levels for the years 1972 to 1996 are assessed and analyzed. The results of this study suggest that the own-children method is a reliable and
useful method for estimating fertility measures in Iran."روش فرزندان خود" یکی از روشهای غیرمستقیم باروری است که می تواند برای برآورد شاخصهای باروری برای سالهای قبل از سرشماری به کار رود. این روش در کشورهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته و نتایج قابل اعتمادی به دست داده است. در این تحقیق برای نخستین بار در ایران از روش فرزندان خود استفاده و میزانهای باروری ویژه گروههای سنی و میزانهای باروری کل برای کل برای کشور طی سالهای 1351 تا 1375 برآورد شده است. در این مقاله‘ ابتدا با ذکر مقدمه ای از روش فرزندان خود‘ به چگونگی کاربرد این روش در مورد سرشماریهای ایران اشاره و پس از آن اشکالات ممکن برای تهیه داده های مورد نیاز از فایل های سرشماری بررسی شده است. در پایان با استفاده از داده های فرزندان خود در سرشماریهای 1365 و 1375‘ روند و الگوهای بدست آمده باروری طی سالهای 1351 تا 1375 تحلیل و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده مبین این است که روش فرزندان خود‘ روش قابل اعتماد و مناسبی برای برآورد میزانهای باروری در ایران است.https://jnoe.ut.ac.ir/article_15082_34a5d166b71f73e1fa34ac7589653970.pdfدانشکده علوم اجتماعینامه علوم اجتماعی-161620001221-تحلیلی ساختی از یک اسطوره سیاسی اسطوره ‹‹وای›› در فرهنگ ایرانی و همتایان غیر ایرانی آن15083FAناصرفکوهیJournal Article19700101اسطوره های سیاسی گروهی از اسطوره هستند که در قالب و محتوای خود گویای رابطه ای مشخص با مفهوم قدرت می باشند. نمادها و نشانه های قدرت پیش از هر چیز درپی ایجاد مشروعیت بوده اند یعنی در پی آنکه فرمانروایی و فرمانبرداری را در میان انسان های ممکن سازند. این نشانه ها ممکن است در فرهنگ های گوناگون به اشکال مختلفی در آیند اما اغلب معانی مشخصی را حمل و پی آمدهای مشابهی را ایجاد می کنند. اسطوره ‹‹وای›› (باد) در ایران باستان و همتایان غیر ایرانی آن‘ چه در فرهنگهای نزدیک هند و اروپایی و چه در فرهنگهای دور نظیر تمدنهای چین و آمریکای پیش از لمب‘ گویای شباهتهای معنایی گسترده ای هستند که آن را در حوزه باورهای سیاسی تأمل انگیز می کنند. در این مقاله ابتدا مفهوم تحلیل ساختی با تکیه بر اندیشه کلود‘ لوی – اشتراوس‘ تشریح شده است. سپس با نگاهی به اسطوره وای و فرهنگهای دیگر تلاش شده است. مجموعه ای از معانی همراه کننده با این اسطوره ارائه شود. سرانجام در تحلیل ساختی‘ ساز و کار نهفته در این اسطوره را به مثابه یک اسطوره سیاسی نشان داده و به ویژه بر خاصیت ‹‹رسانه ای›› آن تأکید شده است.https://jnoe.ut.ac.ir/article_15083_929af519b6a6f55500a688520c49bd8a.pdfدانشکده علوم اجتماعینامه علوم اجتماعی-161620001221-زناشویی با خویشاوندان بسیار نزدیک در ایران باستان15084FAاحمدکتابیJournal Article19700101The real viewpoint of Zoroastrianism concerning close family members marriage and the frequency rate of this sort of marriage among the ancient Iranians has been a critical topic discussed by the historians, researchers, and the scholars of the Iranian studies for ages. Hence, in
this research, it has been tried to survey and analyze this conflict without any prejudice, pre - assumptions, and value - oriented attitude.
In general, one may conclude that marriage among close family members was noticed in ancient Iran, though, it was not so frequent and prevailing except for the kings and the aristocrats. There were certain
reasons and factors for this sort of marriage at that time, such as appropriate social status, ethnicity motivations, xenophobia, maintaining parentage originality, their belief regarding the positive effect of them on biological promotion, reinforcing class status, preventing wealth distribution and loss, facilitating dowry and marriage - money - portion,
etc.
At the end, it should be said that this sort of marriage was abolished through the emergence of Islam in Iran.دیدگاه راستین آیین زردشت در خصوص ازدواج با خویشاوندان بسیار نزدیک و چگونگی و میزان رواج این گونه زناشویی نزد ایرانیان باستان‘ از جمله مسائلی است که قرنها سبب مناقشه مورخان‘ محققان و ایران شناسان بوده است.
در این مقاله‘ سعی کرده ایم تا فارغ از هر گونه پیش داوری و جهت گیری ارزش گرایانه‘ جهات و جوانب مختلف این مسأله را بی طرفانه و به صورت کاملاً مستند بررسی کنیم.
می توانیم بگوییم که زناشویی با خویشاوندان بسیار نزدیک در ایران باستان بیشتر به خواص (شاهان‘ شاهزادگان و اشراف) اختصاص داشته است.
بی گمان‘ شیوع نسبی ازدواجهای مزبور‘ به زمینه اجتماعی مناسب وانگیزه هایی قوی و مؤثر متکی بوده است که از آن میان می توان به عواملی نظیر: بیگانه هراسی‘ التزام به حفظ اصالت نسب‘ اعتقاد به تأثیر مثبت این نوع وصلت بر بهبود نسل و ازهمه مهمتر به ملاحظات اقتصادی (تحکیم موقعیت طبقاتی‘ ممانعت از تقسیم دارایی و میراث و سهل گیری در تعیین مهریه و جهیزیه) اشاره کرد.
این گونه ازدواج ها‘ مدتها پیش از ورود اسلام به ایران‘ عملاً منسوخ شده بود.https://jnoe.ut.ac.ir/article_15084_d2b23b50cbab2ea55452da50ea0fe25f.pdfدانشکده علوم اجتماعینامه علوم اجتماعی-161620001221-مبانی نظری وتجربی وندالیسم: مروری بر یافته های یک تحقیق15085FAعلیرضا محسنیتبریزیJournal Article19700101In the light of theoretical considerations. and based upon the data obtained from a survey research on vandalism in Tehran, this article attempts to summarize and synthesize the findings and results of the survey in order to describe the characteristics of the vandals and those
who are not prone to vandalism. Furthermore, the behavioral characteristics of the vandals have been compared with those who are prone to vandalism in other communities so as to gain certain similarities in their criminal behavioral patterns. This allows to present a theoretical model, and to put forward the factors under which the
vandalistic behavior appears.
The data utilized in the research were collected by a 10 page questionnaire composed of 110 items. A sample of 200 vandals along with 200 non - vandals which was drawn through a disproportionately stratified sampling was surveyed in order to achieve the aims of the
research.
The research findings indicate that the vandals under study were quite different from those who were not prone to vandalism in terms of their family background, socio - economic status, age group, gender, childhood experiences, school achievement and so on. The reseach results also demonstrate that vandals' tendency toward vandalism has
been under the int1uence of various factors. They have had a feeling of
normlessness, isolation, discrimination, conflict, revengefulness and extortion. They were also politically alienated, emotionally depressed, socially anti - society, morally weak with a great tendency toward deviant sub - culture.مقاله حاضر می کوشد با استعانت از مباحث نظری و اطلاعات تجربی به دست آمده از تحقیق وندالیسم در تهران به ادامه بحثی تحلیلی پیرامون ویژگیهای افراد وندال بپردازیم و مطابقت این ویژگیها را با ویژگیهای وندال های مطالعه شده در جوامع دیگر به منظور حصول به مشابهت در الگوهای رفتاری بزهکارانه دریابیم و با ارائه مدتی نظری‘ تمایل به رفتار وندالستیک را تحت تأثیر عواملی در نظر بگیریم.
با کاربرد روش پیمایشی و با استفاده تکنیک پرسشنامه هدایت شده از 192 نفر وندال بین سنین 10 تا 25 سال که از بین 403 نوجوان نگهداری شده در دارلتأدیب ها‘ مراکز بازپروری‘ کانونهای اصلاح و زندانهای شهر تهران و به طریق نمونه گیری طبقه ای با دقت احتمالی مطلوب (05/0=d) و ضریب اطمینان 95% (96/1=t) انتخاب شده بودند؛ اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید.
نتایج تحقیق حاکی از آن بود که وندال های تحت مطالعه از حیث پایگاه اجتماعی – اقتصادی والدین‘ گروه سنی‘ جنسیت‘ وضعیت مهاجرت‘ وضعیت آموزشی‘ مطلوبیت شرایط خانوادگی‘ تجارب نخستین دوران کودکی‘ نحوه جامعه پذیری و تربیت اجتماعی‘ نوع گروههای عضویتی‘ الگوی گذران اوقات فراغت‘ نحوه سرپرستی عاطفی‘ سیستم های پاداش و مجازات‘ خلق و خو‘ انتظارات‘ موضع گیریها‘ و رفتارها با نوجوان و جوانان غیر وندال متفاوت بوده اند.
نتایج به دست آمده از کاربرد مدل تبینی و تحلیلی از طریق رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نیز نشان می دهد که میل به وندالیسم متأثر از عوامل متعددی است که در شبکه ای از روابط علّی با یکدیگر به سر می برند و کل تغییرات آن از مجوع متغیرهای علت حاصل می شود. در این مدل احساس بی هنجاری‘ احساس اجحاف‘ اختلال در روابط و شرایط خانوادگی و آموزشی‘ رضایت فرد از زندگی را متأثر و متقابلاً احساس انتقامجویی و در نهایت گرایش به خشونت و وندالیسم را در فرد تقویت می کند.https://jnoe.ut.ac.ir/article_15085_15576eeca9c424dcceba7351900956d0.pdfدانشکده علوم اجتماعینامه علوم اجتماعی-161620001221-معرفی کتاب
کتبهای جدید علوم اجتماعی به زبان فارسی15086FAپویاکوهستانیJournal Article19700101-https://jnoe.ut.ac.ir/article_15086_fb49cc8b8b725d9f1cda4b16436113ca.pdfدانشکده علوم اجتماعینامه علوم اجتماعی-161620001221-معرفی کتابهای جدید علوم اجتماعی به زبانهای خارجی15087FAمهردادبرومندJournal Article19700101-https://jnoe.ut.ac.ir/article_15087_f30104c5d54d6cdaf695389d65945141.pdf